عوامل درونی و بیرونی چه تاثیری بر پیری پوست دارند؟!

پیری چیست؟

پیری فرآیندی است که در آن عوامل تعیین‌کننده درونی و بیرونی به تدریج منجر به از دست دادن یکپارچگی ساختاری و عملکرد فیزیولوژیکی می‌شوند. پیری ذاتی پوست به طور اجتناب ناپذیری به عنوان یک پیامد طبیعی تغییرات فیزیولوژیکی در طول زمان با نرخ های تعیین شده ژنتیکی متغیر و در عین حال تغییرناپذیر رخ می دهد.

عوامل بیرونی، به درجات مختلف، قابل کنترل هستند و شامل قرار گرفتن در معرض نور خورشید، آلودگی یا نیکوتین، حرکات مکرر ماهیچه‌ای مانند چشم دوختن یا اخم کردن، و اجزای مختلف سبک زندگی مانند رژیم غذایی، وضعیت خوابیدن و سلامت کلی است. جمعیت شناسی ایالات متحده با توجه به جمعیت سالمند آن به سرعت در حال تغییر است. انتظار می رود تا سال 2030، از هر پنج آمریکایی، یک نفر بیش از 65 سال داشته باشد. پیش‌بینی می‌شود که امید به زندگی در ایالات متحده آمریکا و سایر کشورهای صنعتی همچنان در حال افزایش باشد و تا حدود سال 2025 به 100 سال برسد.

زنان، با میانگین امید به زندگی طولانی‌تر از مردان، می‌توانند انتظار داشته باشند که بیش از یک سوم از عمر خود را در یائسگی بگذرانند. پوشش انسان که یک ششم وزن کل بدن است، قابل مشاهده ترین شاخص سن را تشکیل می دهد. یک اندام پیچیده و پویا، به عنوان یک مانع بین محیط داخلی و دنیای بیرون عمل می کند، اما عملکردهای متعددی دارد که بسیار فراتر از این نقش است مانند تنظیم هموستاتیک، جلوگیری از از دست دادن مایع، الکترولیت ها و پروتئین ها از طریق پوست، نگهداری دما، ادراک حسی و نظارت ایمنی.

اثرات هم افزایی عوامل پیری درونی و بیرونی بر طول عمر انسان باعث بدتر شدن سد پوستی، با عوارض مرتبط با قابل توجهی می شود. پوست سالخورده مستعد خشکی و خارش فراگیر ،عفونت پوستی ، اختلالات خود ایمنی، عوارض عروقی  و افزایش خطر بدخیمی پوستی است. در واقع، اکثر افراد بالای 65 سال حداقل یک اختلال پوستی دارند و بسیاری از آن‌ها دو یا بیشتر دارند.

سرطان و پیری پوست

در همان زمان، رفتارهای تاریخی آفتاب‌جویانه این بچه‌ها در افزایش اخیر نرخ سرطان پوست دخیل بوده است. تخمین زده می شود که 90 درصد از تمام سرطان های پوست به طور مستقیم با قرار گرفتن در معرض نور خورشید مرتبط هستند. حدود 90 درصد از سرطان های پوست در سن 45 سالگی یا بعد از آن تشخیص داده می شوند. افزایش قابل توجهی در همه نرخ های سرطان پوست در حدود دو دهه اخیر مشاهده شده است که تقریباً همزمان با ورود گروهی از جمعیت به دوران میانسالی است.

بروز ملانوم از سال 1985 دو برابر شده است، در حالی که در چند دهه اخیر، بروز سرطان های پوست غیرملانومی نیز در سراسر جهان غرب با نرخ های متفاوت اما به طور مداوم هشدار دهنده افزایش یافته است. افزایش گزارش شده در بروز کارسینوم سلول بازال در یک دوره 10 ساله اخیر (بسته به مطالعه) تا 66% (در بریتانیا) بود. اگرچه افزایش بروز تا 93% (استرالیا) برای کارسینوم سلول سنگفرشی گزارش شد.

بروز سالیانه این سرطان های پوست غیر ملانومی از بروز هر سرطان دیگری پنج برابر بیشتر است  این اغلب پیامدهای زیبایی شناختی ناخواسته پیری ذاتی پوست است که بیمار را به مطب متخصص پوست می آورد. تنها 6 درصد از ویزیت های پوستی مربوط به سرطان پوست است  با این حال، عوامل بیرونی پیری پوست مانند قرار گرفتن در معرض اشعه ماوراء بنفش (UV) که بر خلاف عوامل درونی، می تواند به طور قابل توجهی اصلاح شود، بی نهایت بیشتر به سلامت کلی آسیب می رساند.

عوامل دورنی موثر بر پیری پوست

1. تاثیر قومیت بر پیری پوست

بیشترین تأثیر قومیت بر پیری در درجه اول مربوط به تفاوت در رنگدانه است. سطوح بالای رنگدانه با توجه به اثرات تجمعی پیری نوری محافظ است، با آفریقایی-آمریکایی‌ها تفاوت پوستی کمی بین مکان‌های در معرض و در معرض قرار نگرفته نشان می‌دهند. بعلاوه، اگر حساسیت بر حسب بروز سرطان پوست اندازه گیری شود، نرخ سرطان پوست بین قفقازی ها و آفریقایی-آمریکایی ها نشان می دهد که رنگدانه سطح محافظتی 500 برابری در برابر اشعه ماوراء بنفش را فراهم می کند. کارسینوم سلول بازال و کارسینوم سلول سنگفرشی تقریباً به طور انحصاری در پوست افراد دارای پوست روشن در معرض نور خورشید رخ می دهد.

پوست آفریقایی-آمریکایی فشرده تر از پوست قفقازی است و همچنین دارای محتوای لیپید بین سلولی بالاتری است که ممکن است به مقاومت بیشتر در برابر پیری کمک کند. نشان داده شده است که چین و چروک در آسیایی‌ها دیرتر و با شدت کمتری نسبت به قفقازی‌ها رخ می‌دهد، اگرچه دلیل این مشاهدات مورد بررسی قرار نگرفت.

2. تغییرات تشریحی

تغییرات زیادی در برخی از پارامترهای پوست با توجه به محل بدن مورد مطالعه مشاهده شده است، که بر نیاز به استانداردسازی محل مطالعه و همچنین سن در مقایسه با هدف به دست آوردن نتایج معنادار تاکید می کن. تفاوت های زیادی در ضخامت پوست با توجه به محل بدن وجود دارد که از <0.5 میلی متر روی پلک ها تا بیش از 6 میلی متر در کف پا متغیر است . کاهش ضخامت اپیدرم با افزایش سن در شقیقه کمتر از ساعد ولار است که ممکن است اثر پیری تجمعی باشد.

ترکیب چربی لایه شاخی انسان، تنوع منطقه ای قابل توجهی را هم در محتوا و هم در مشخصات ترکیبی نشان می دهد. نسبت اسفنگولیپیدها و کلسترول در لایه شاخی کف پلانتار نسبت به سطوح اکستانسور اندام ها، لایه شاخی شکم یا صورت وجود دارد. همچنین یک رابطه معکوس بین درصد وزن چربی یک محل خاص بدن و نفوذپذیری آن وجود دارد.

سفتی پوست در پیشانی بسیار بیشتر از گونه در زنان یائسه است. همچنین، در مناطقی از بدن با جریان خون بالا (مانند لب، انگشت، نوک بینی و پیشانی)، جریان خون با افزایش سن  در مقایسه با نواحی با جریان خون پایین در ابتدا کاهش می‌یابد که تفاوتی در آن‌ها مشاهده نشد. کاهش ادراک حسی با افزایش سن در چین های بینی و گونه ها بیشتر از چانه و پیشانی است.

معمولاً فرض بر این است که پوست سالخورده ذاتاً کمتر هیدراته، کمتر الاستیک، نفوذپذیرتر و بیشتر مستعد تحریک است ، به دلیل یک مانع عملکردی ظاهراً کاملتر از آن در پوست ساعد  که با از دست دادن آب بیشتر از طریق اپیدرمی اندازه گیری می شود. با این حال، آزمایش محرک و نفوذپذیری افزایش حساسیت را نشان نداده است.

3. تغییرات هورمونی در بافت های پوستی

موضوع تغییرات هورمونی در پوست، در درجه اول تأثیر تغییرات سطح استروژن در پوست زنان، اخیراً و به طور جامع توسط بسیاری از نویسندگان ذیصلاح مورد بررسی قرار گرفته است و به همین دلیل در اینجا به آن پرداخته نخواهد شد. در نشریات دیگر به این موضوع پرداخته است .

با این حال، پوست فرج با بخش عمده اپیتلیوم پوستی متفاوت است، زیرا پوست در ناحیه فرج از سه لایه جنینی مختلف نشأت می‌گیرد. اپیتلیوم پوستی مونس پوبیس، لابیا و کلیتوریس از اکتودرم جنینی سرچشمه می گیرد و ساختاری کراتینه شده و طبقه بندی شده مشابه پوست کراتینه شده و طبقه بندی شده در سایر نقاط را نشان می دهد. مخاط دهلیز فرج از اکتودرم جنینی منشا می گیرد و کراتینه نشده است. واژن از مزودرم جنینی مشتق شده است و به چرخه استروژن پاسخ می دهد. بنابراین مورفولوژی و فیزیولوژی فرج و واژن دستخوش تغییرات خاص متعددی می شود که با تغییرات هورمونی در یائسگی مرتبط است.

پس از یائسگی، تغییرات زیر رخ می دهد: آتروفی اپیتلیوم واژن، ترشحات دهانه رحم کم می شود، pH  واژن افزایش می یابد، واژینیت آتروفیک شایع تر می شود ، محتوای کلاژن و آب کاهش می یابد، موهای ناحیه تناسلی خاکستری می شوند و نازک می شوند، لابیا ماژور. s.c را از دست می دهد. چربی و همچنین لابیاها (لابیا کوچک، دهلیز و مخاط واژن) آتروفی می شوند. علاوه بر این، ترشحات واژن کاهش می یابد و بافت نازک شده راحت تر تحریک شده و مستعد عفونت می شود. اثر تجمعی کمبود استروژن به بهبود ضعیف زخم کمک می کند. محتوای کلاژن و ضخامت پوست با تأثیرات هورمونی اختگی کاهش می یابد. همچنین تغییرات هورمونی چشمگیر، به ویژه تیروئید، تستوسترون و استروژن، سنتز لیپیدهای اپیدرمی را تغییر می‌دهند. بافت تناسلی آتروفی شده با تحرک محدود بیشتر مستعد نیروهای برشی است و ممکن است در برابر تغییرات pH و عملکرد آنزیمی حساس تر باشد.

پوست فرج در برابر نوار چسب مقاوم‌تر است و در افراد جوان‌تر نسبت به افراد مسن‌تر سریع‌تر بهبود می‌یابد.همچنین، پوست فرج دارای نرخ افزایش گردش اپیدرمی و افزایش جریان خون پایه پوستی است. پوست ساعد نسبت به پوست جوان‌تر واکنش کمتر و آهسته‌تری به تحریک لوریل سولفات سدیم دارد، در حالی که هیچ تفاوتی مرتبط با سن در ناحیه فرج مشاهده نشد.نفوذپذیری در فرج یک موضوع پیچیده است که تحت تأثیر افزایش هیدراتاسیون پوست فرج، وجود فولیکول های مو و غدد عرق، جریان خون پوستی، انسداد و خواص ماده شیمیایی مورد بحث قرار می گیرد . آزمایش نفوذپذیری فرج در پوست پیر فرج نتایج متناقضی را به همراه داشته است. نشان داده شد که جذب هیدروکورتیزون در فرج در پوست مسن بیشتر است، در حالی که هیچ تفاوتی مربوط به سن در جذب از راه پوست تستوسترون مشاهده نشد. به طور کلی، ناحیه فرج هیدراته تر است و ضریب اصطکاک بالاتری نسبت به سایر پوست ها دارد. برای بررسی گسترده نفوذپذیری در ناحیه فرج، به بررسی اخیر Farage و همکاران مراجعه کنید.

با این حال، بیماران مسن به دلیل رطوبت ادرار تحت انسداد، مستعد ابتلا به درماتیت تحریکی تماسی در ناحیه فرج هستند. آمونیاک ادراری pH موضعی را افزایش می‌دهد که عملکرد سد را تغییر می‌دهد و یکپارچگی پوست را بیشتر به خطر می‌اندازد و خطر عفونت را افزایش می‌دهد .ناحیه فرج به دلیل تعریق، انسداد، ترشحات واژن، اصطکاک، استفاده از محصولات بهداشتی و بی اختیاری، به طور فزاینده ای مستعد خارش و سوزش مداوم فرج در سنین بالا است. کاهش قابل توجهی در اندازه و تعداد پایانه های عصبی آزاد در پوست مسن در غشاهای مخاطی تناسلی با کاهش متناظر در درک حسی در ناحیه تناسلی وجود دارد.

عوامل خارجی موثر در پیری پوست

1. تاثیر سبک زندگی

پوست تحت تأثیر شرایط محیطی مانند دما و رطوبت قرار می گیرد. افزایش دمای پوست 7 تا 8 درجه باعث از دست رفتن آب ناشی از تبخیر می شود. دمای پایین پوست را سفت می کند و از دست دادن آب تبخیری را حتی با رطوبت زیاد هوا کاهش می دهد، زیرا پروتئین ها و لیپیدهای ساختاری در پوست برای ترکیب مناسب به شدت به دما وابسته هستند. برخی از داروها روی پوست نیز تأثیر می‌گذارند، به‌ویژه داروهای هیپوکلسترولمیک، که ممکن است باعث افزایش غیرطبیعی پوسته پوسته شوند  با این حال، تا حد زیادی، دو عامل برون زا، که هر دو تأثیر زیادی روی پوست دارند، سیگار کشیدن و قرار گرفتن در معرض نور UV هستند.

2. اثرات سیگار و نیکوتین

سیگار کشیدن به شدت با الاستوز در هر دو جنس، و تلانژکتازی (لکه های قرمز روی پوست) در مردان مرتبط است. سیگار عمدتاً با کاهش جریان خون مویرگی به پوست باعث آسیب پوست می شود که به نوبه خود باعث کمبود اکسیژن و مواد مغذی در بافت های پوستی می شود. نشان داده شده است که کسانی که سیگار می کشند دارای فیبرهای کلاژن و الاستین کمتری در درم هستند که باعث می شود پوست شل، سفت و انعطاف پذیرتر شود. دود باعث آسیب به کلاژن و الاستین در بافت ریه می شود و ممکن است در پوست نیز آسیب ببیند. علاوه بر این، انقباض عروق توسط نیکوتین ممکن است به چروک شدن کمک کند.

سیگار کشیدن باعث افزایش دیسپلازی کراتینوسیت و زبری پوست می شود. یک رابطه دوز-پاسخ واضح بین چین و چروک و سیگار کشیدن شناسایی شده است، با سیگار کشیدن بیشتر از قرار گرفتن در معرض نور خورشید در ایجاد چین و چروک صورت نقش دارد. نشان داده شد که سیگار یک عامل خطر مستقل برای چین و چروک های زودرس است، حتی زمانی که سن، قرار گرفتن در معرض نور خورشید و رنگدانه ها کنترل می شود. علاوه بر این، اگرچه درمان جایگزین هورمونی برای معکوس کردن چین و چروک نشان داده شد، اما پوست افراد سیگاری طولانی مدت پاسخ نداد.

3. قرار گرفتن در معرض اشعه ماوراء بنفش (فتو پیری)

تغییرات ذاتی در تمام پوست با افزایش سن رخ می دهد، از جمله کاهش گردش خون، پاکسازی شیمیایی، ضخامت و سلولی بودن، تنظیم حرارت، حفاظت مکانیکی، پاسخ ایمنی، ادراک حسی، تولید عرق و سبوم و واکنش عروقی.این تغییرات نشان دهنده یک آتروفی عمومی با تغییرات ساختاری اندک تا سن 50 سالگی و به دنبال آن زوال آهسته است. در مقابل، قرار گرفتن در معرض نور خورشید در برابر اشعه ماوراء بنفش، موجی از پاسخ‌های مولکولی و سلولی را آغاز می‌کند که به یک اختلال دینامیکی سریع ختم می‌شود.

اثرات نور خورشید بر روی پوست عمیق است، و تخمین زده می‌شود که تا 90 درصد از پیری قابل مشاهده پوست را تشکیل می‌دهد ، به‌ویژه در افرادی که محافظت طبیعی مرتبط با سطوح بالاتر ملانوسیت‌ها در پوست را ندارند. نور خورشید از سه نوع پرتوهای مختلف تشکیل شده است: UVC، UVB و UVA. UVC (100 تا 290 نانومتر) تا حد زیادی توسط لایه اوزون مسدود می شود و تأثیر کمی روی پوست دار. UVB (290-320 nm) تنها به اپیدرم نفوذ می کند و مسئول اریتم مرتبط با آفتاب سوختگی است. UVA برای ایجاد آفتاب سوختگی به سطوح 1000 برابری بیشتر از اشعه نیاز دارد، بنابراین برای مدت طولانی به آسیب پوست بی ربط تلقی می شد. اکنون مشخص شده است که به دلیل نفوذ در درم، UVA ممکن است مسئول بیشتر آسیب های مزمن پوستی مرتبط با پیری نوری باشد.

نور خورشید در طیف وسیعی از فرآیندهای فیزیولوژیکی به پوست آسیب می رساند. تابش اشعه ماوراء بنفش در درم باعث یک واکنش زنجیره ای مولکولی می شود که در نهایت منجر به تنظیم بالا، هم در درم و هم در اپیدرم، متالوپروتئینازهای ماتریکس می شود که تولید کلاژناز، ژلاتیناز و استروملیزین-1 را در فیبروبلاست ها و کراتینوسیت ها تحریک می کند. در نتیجه کلاژن و الاستین و همچنین سایر اجزای ماتریکس خارج سلولی پوست از بین می رود. قرار گرفتن مکرر در معرض تشعشعات خورشیدی، تلاش‌های مکرر و به طور فزاینده‌ای معیوب برای ترمیم ماتریکس پوستی با تأثیر تجمعی بر ساختار و سازمان پایه کلاژنی آن انجام می‌شود. نقص های نامرئی در ماتریکس پوستی ترمیم شده، با چرخه های مکرر نوردهی، در نهایت با چشم غیرمسلح به شکل افتادگی پوست و چین و چروک قابل مشاهده می شوند.

اشعه ماوراء بنفش همچنین باعث آسیب به ماده ژنتیکی می شود. UVB در درجه اول برای ایجاد دایمرهای پیریمیدین عمل می کند که در نهایت منجر به جهش از طریق خطا در همانندسازی DNA می شود. اشعه UVA در درجه اول آسیب ژنتیکی را از طریق ایجاد گونه های فعال اکسیژن یا رادیکال های آزاد آغاز می کند. رادیکال های آزاد همچنین می توانند در بسیاری از فرآیندهای سلولی، ویران کنند. از این نظر، اشعه ماوراء بنفش یک سرطان‌زای کامل است، زیرا هم سرطان را از طریق جهش DNA آغاز می‌کند و هم رشد سرطان را از طریق فرآیندهای التهابی ذاتی قرار گرفتن در معرض اشعه ماوراء بنفش افزایش می‌دهد.

آنچه در این مقاله به آن اشاره شد خلاصه ای از شیوه های مراقبتی در راستای سلامت پوست و کاهش نرخ پیری زودرس پوست می باشد.

فهرست مطالب

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا