زبان بدن یا تن گفتار (به انگلیسی: Body Language) یکی از بخش های جذاب و مهم در آموزش اصول و فنون مذاکره محسوب میشود. با آموزش زبان بدن و یادگیری تکنیک های زبان بدن میکوشیم در هر نوع ارتباط و مذاکره با دیگران، پیام خود را به شکلی دقیقتر و مناسبتر برای طرف مقابل ارسال کرده و نیز، پیامهای او را تا حد امکان به شکلی دقیقتر دریافت و تفسیر کنیم. همانطور که در معرفی بحث ارتباط غیرکلامی اشاره شد، در یک بخشبندی کلی، موضوع پیامهای غیرکلامی را میتوان در سه حوزهی زبان بدن، زمان و فضا بررسی کرد. بنابراین در تمام مدتی که برای مطالعه و تحلیل زبان بدن وقت میگذارید، به خاطر داشته باشید که بر روی یکی از سه بخش دانش ارتباط غیرکلامی متمرکز شدهاید.
چند نکته دربارهی اهمیت یادگیری زبان بدن
ممکن است با خود بگویید وقتی بسیاری از ما به یادگیری زبان بدن علاقه داریم و آموزش زبان بدن هم از رونق بسیار برخوردار است، چرا باید از اهمیت یادگیری زبان بدن سخن بگوییم؟ آنچه ما در اینجا مطرح میکنیم، با هدف قانع کردن شما به یادگیری زبان بدن نیست؛ بلکه این عنوان بهانهای است تا چند ویژگی زبان بدن را در کنار شما مرور کنیم. ویژگیهایی که بسیاری از ما با آنها آشنا هستیم، اما ممکن است به شکل ساختاریافته و مرتب در ذهن ما وجود نداشته باشند.
تقدم زبان بدن بر ارتباط کلامی در دیدارها و جلسات
حتماً به این نکته توجه کردهاید که وقتی فردی را در یک مهمانی یا در خیابان و محیط کار میبینید، ارتباط غیرکلامی در قالب زبان بدن، پیش از ارتباط کلامی آغاز میشود. شما به شیوهی حرکت کردن او، حالت چهرهاش هنگام نگاه کردن و میل یا بیمیلی او به دست دادن توجه میکنید. همچنین میکوشید با استفاده از ارتباط چشمی، حدس بزنید که فضای احساسی حاکم بر گفتگو چگونه خواهد بود. بعد از رد و بدل شدن تمام این پیامها و شکلگیری پیش فرضهای ارتباطی، تازه نخستین ارتباط کلامی شکل میگیرد. بنابراین میتوان گفت ارتباط غیرکلامی و به طور خاص زبان بدن در ابتدای یک گفتگو میتواند بر تمام آن گفتگو (یا لااقل بخشهای نخستینِ آن) سایه بیندازد.
تقدم زبان بدن بر ارتباط کلامی در دوران کودکی و فرایند رشد
میدانیم که نوزاد در نخستین لحظههای تولد، از توانایی برقراری ارتباط کلامی برخوردار نیست. لمس کردن، بوییدن، لبخند زدن، پیگیری نگاه دیگران، گره کردن مشت و گرفتن دست اطرافیان، از جمله نخستین ابزارهای ارتباطی نوزاد هستند. همچنین کودک قبل از تشخیص کلمات، لحن ما در بیان کلمات و جملهها را تشخیص میدهد و بر این اساس، سیگنالهای تشویق و تنبیه را دریافت میکند. تقدم یادگیری زبان بدن بر یادگیری رابطه کلامی باعث میشود که این نوع ارتباط، همواره جایگاه و نقش مهمی در درک و تفسیر پیامها توسط ذهن ما داشته باشد.
زبان بدن به عنوان عامل افزایش دقت / خطا در ارتباطات
ما انسانها عادت داریم که از زبان بدن و سایر پیامهای غیرکلامی به عنوان شواهد مکمل در تفسیر پیامهای کلامی استفاده کنیم. این کار در موارد بسیاری میتواند به افزایش دقت پیام کمک کند. مثلاً وقتی با دوست خود شوخی میکنید، ممکن است با دست گذاشتن بر روی شانه اش، کمک کنید که او بیش از پیش مطمئن شود که با یک شوخی مواجه است و نه یک پیام جدی. مثال از این دست، بسیار است. اما سمت دیگر ماجرا هم این است که اگر برخی پیشفرضهای رایج دربارهی زبان بدن را ندانیم، ممکن است ناخواسته پیامی به طرف مقابل ارسال کنیم که به هیچ وجه مد نظر ما نبوده است. مثلاً وقتی رفتار اشتباهی انجام دادهایم و وقتی مدیر در حال گلایه از ماست، به چشمان او خیره میشویم (این خیره شدن ممکن است به عنوان خیرهسری و سماجت، یا شرمنده نبودن ما تفسیر شود). بنابراین اگر چه بسیاری از ما با هدف افزایش دقت ارتباط به سراغ یادگیری زبان بدن میرویم، اما جنبهی مهم دیگر ماجرا هم، پیشگیری از خطاهای احتمالی در ارسال و دریافت پیامهاست.
اهمیت و ضرورت زبان بدن در مذاکره
زبان بدن و ارتباط غیرکلامی یکی از بخشهای مهم در همه مذاکره ها محسوب میشوند.
ما با حالات بدنی خود، محل قرار گرفتن دستها و پاهایمان، ژست ها، تماس چشمی، لبخند زدن، پلک زدن، گزیدن لبها، تماس دستها با صورت، نگاه کردن به سمت پایین یا بالا یا اطراف، تکان دادن سر و گارد باز و بسته خود، پیامهای مختلفی را به طرف مقابل ارسال میکنیم. از سوی دیگر، طرف مقابل هم با زبان بدن و علائم غیرکلامی خود، خواسته یا ناخواسته، پیامهایی را برای ما ارسال میکند. اهمیت زبان بدن در مذاکره از آنجا ریشه میگیرد که ما انسانها، عموماً هنگام مشاهده تناقض بین زبان بدن و گفتار طرف مقابل، ترجیح میدهیم به زبان بدن او اعتماد کنیم. شاید از این روست که تعبیر تن گفتار برای زبان بدن به کار میرود.
پنج C در زبان بدن
در درس دوم، به پنج C در زبان بدن اشاره کردهایم که شامل Context و Culture و Congruence و Clusters و Consistency میشود. هر یک از این C ها و اهمیت آنها در زبان بدن به تفصیل مورد بحث قرار گرفتهاند.
نکات کلیدی در یادگیری زبان بدن (۵C)
تفاوت زبان بدن زنان و مردان
بحث تفاوت زبان بدن زنان و مردان هم از موضوعات مهم، جذاب و جنجالی در مذاکره محسوب میشود. بخش قابل توجهی از آنچه در مورد تفاوت زبان بدن زنان و زبان بدن مردان مطرح میشود، بیش از آنکه بر مبنای مطالعات علمی و مستدل باشد، بر تجربیات فردی مذاکره کنندگان و آموزش دهندگان استوار است. در دو درس زیر کوشیدهایم برخی از تفاوت های زبان بدن زنان و مردان در مذاکره و نیز باورهای نادرست در این زمینه را بررسی کنیم:
تفاوت زبان بدن زنان و مردان
آیا زنان احساساتیتر هستند؟
سه گرایش در زبان بدن
زبان بدن را هم میتوان مانند هر رشته علمی دیگری، به شاخه ها و گرایشهای مختلفی تقسیم کرد.
سه گرایش اصلی در آموزش زبان بدن وجود دارد که برای تبدیل شدن به یک مذاکره کننده حرفه ای، باید بکوشیم در هر سه توانمند شویم. اگر چه در عمل هر یک از ما، معمولاً به یک حوزه علاقه و تمایل بیشتر داریم. این سه گرایش اصلی در زبان بدن، رمزگذاری و ارسال پیامهای غیرکلامی، رمزگشایی پیامهای غیرکلامی و در نهایت مدیریت پیامهای غیرکلامی هستند که آنها را در درس زیر بررسی کردهایم:
ارتباط چشمی و زبان چشم ها
میگویند چشم قسمتی از مغز است که با استخوان پوشیده نشده است. این استعاره، چندان هم از واقعیت دور نیست. ما بخش عمدهای از پیامهای غیرکلامی را از طریق چشمها ارسال و دریافت میکنیم. به همین علت، بخش مهمی از آموزش زبان بدن و علائم چهره، به آموزش زبان چشمها و ارتباط چشمی اختصاص مییابد:
ارتباط چشمی
ارتباط چشمی و زبان چشم ها
در میان حالات بدنی که در زبان بدن مورد بحث قرار میگیرد، چهره و علائم چهره از جایگاه مهمی برخوردار است. خصوصاً اینکه جزو معدود بخشهایی از زبان بدن است که تقریباً تمام تحقیقات روز دنیا تایید میکنند که جنبهی فرهنگی و تربیتی کمتری دارد و بخش زیادی از علائم چهره، توسط غریزه شکل میگیرد. علائم چهره در مذاکره را میتوان از پلک زدن و گزیدن لبها تا منقبض شدن ماهیچه های بالای چشم و انقباض مردمکها، مورد توجه قرار داد. علائم چهره در ارتباطات و مذاکره
چند نمونه از اشتباهات رایج در آموزش زبان بدن
آموزش زبان بدن و به صورت کلیتر آموزش ارتباط غیرکلامی عموماً با بیدقتی، همراه بوده است. نکات و تکنیکهای ارزشمند زیادی که میتوانند برای یادگیری زبان بدن و تحلیل زبان بدن و استفاده از زبان بدن در مذاکره مفید باشند، به دلیل پیچیده بودن یا مشروط بودن، از کلاسها و دوره های آموزشی زبان بدن حذف شدهاند.
از سوی دیگر، توصیهها و راهکارهای متعددی، به عنوان تکنیک های زبان بدن در مذاکره به دلیل ساده و جذاب بودن (حتی با وجود نادرست بودن) مورد توجه و تاکید جدی قرار گرفتهاند. در اینجا میکوشیم زبان بدن در مذاکره را با توجه به این ملاحظات، به شکلی علمی و در عین حال کاربردی یاد بگیریم.
زبان بدن و تحلیل و تشخیص دروغ گویی
یک تصور اشتباه در زبان بدن و تحلیل رفتارهای غیرکلامی این است که: کسی که زبان بدن را میداند و میشناسد میتواند انسان دروغگو را به سادگی از انسان راستگو تشخیص دهد. جو ناوارو که از کارمندان سابق FBI بوده در مقالهای در Psychology Today توضیح میدهد که از حدود دهه هفتاد بود که برخی از کسانی که خود را متخصص زبان بدن میدانستند این ادعا را مطرح کردند که میتوانند دروغگو را از راستگو به سادگی تشخیص دهند. در سال ۱۹۸۵ پل اکمن توانایی تشخیص دروغ بر اساس زبان بدن را بررسی کرد و مورد مطالعه قرار داد و در نهایت اعلام کرد که تعداد کمی از ما انسانها، میتوانند دروغگو را با شانسی بیشتر از پنجاه درصد از روی علائم چهره و زبان بدن تشخیص دهند. به عبارتی با سکه انداختن هم، تقریباً در حد دقت یک انسان میتوان دروغگو را از راستگو تشخیص داد! البته همه جا در مورد نشانههای دروغ صحبت میشود. اما به خاطر داشته باشیم که آنچه ما به عنوان نشانههای دروغ میشناسیم، نشانههای مواجههی بدن با شرایط استرس و گاه با شرایط ترس هستند.
ماجرای دست به سینه بودن و گارد دفاعی در زبان بدن
گومن در مقاله خود در فوربس توضیح میدهد که به تجربه دیده است که مخاطبانی که در ردیف اول یک سمینار حضور دارند، دست به سینه مینشینند. حتی نشستن روی یک صندلی که دستههای کناری ندارد یا اگر هم دارد، برای قرار گرفتن دست مناسب و ارگونومیک طراحی نشده، میتواند باعث شود که فرد، برای استراحت دادن به دستان خود، دست به سینه بنشیند. گاهی هم انسانها هنگامی که احساس میکنند دمای اتاق به صورت ناگهانی کاهش یافته یا اینکه میخواهند روی موضوعی خیلی خوب تمرکز کنند دست به سینه مینشینند. علاوه بر نکات فوق که گومن مطرح میکند، ما به عنوان یک ایرانی، به خاطر داریم که در مدرسه، به ما آموختهاند که در مقابل مدیر و ناظم برای احترام، دست به سینه بنشینیم و ناخودآگاه، احترام از سر موقعیت را هنوز هم گاهی با همان رفتاری که در کودکی آموختهایم نشان میدهیم.
اما به خاطر داشته باشیم که آموزشهای نادرست در حوزه زبان بدن باعث شده که دیگران در مورد دست به سینه نشستن شما، قضاوت نادرستی داشته باشند. اگر کسی روبروی شما دست به سینه نشست، این حرکت را به هیچ معنای خاصی تفسیر نکنید. اما به خاطر داشته باشید که ترجیحاً دست به سینه ننشینید. چون طرف مقابل ممکن است مانند شما به صورت درست و حرفهای با زبان بدن آشنا نباشد.