گیمیفیکیشن چیست؟
برخی از نمونه های گیمفیکیشن
شاید گیمیفیکیشن (یا بازی سازی یا بازی آفرینی یا بازی پردازی یا هر واژهای که شما به عنوان معادل آن دوست دارید و میپسندید) در ابتدا واژهی پیچیده به نظر برسد.
اما با مرور چند نمونه گیمیفیکیشن خواهیم دید که مصداقهای بازیسازی (حداقل نمونههای ساده و ابتدایی آن) برای ما چندان غریب و ناآشنا نیستند و بارها آنها را تجربه کردهایم.
یکی از نمونه های گیمفیکیشن – کارت عضویت و تخفیف خرید مکرر
فرض کنید به یک کافیشاپ رفتهاید.
در لحظهای که در حال پرداخت صورتحساب هستید، صندوقدار یک کارت تخفیف کوچک را هم در کنار صورت حساب شما روی میز میگذارد و میگوید: «کسانی که ۱۰ مرتبه به اینجا مراجعه میکنند، یک مرتبه به صورت کامل مهمان ما هستند.»
روی کارت، علامت ۱۰ فنجان قهوه ترسیم شده و صندوقدار هنگام تحویل کارت به شما، یکی از فنجانهای روی کارت را مهر میکند.
به دفعهی بعدی که میخواهید به یک کافی شاپ بروید فکر کنید (مثلاً فرض کنید که به خاطر جبران لطف یک دوست، یا از روی یک اجبار اجتماعی، مجبور شدهاید کسی را در یک کافی شاپ مهمان کنید).
از میان گزینههایی که برای نوشیدن یک قهوه دارید، کدام را انتخاب میکنید؟
همچنین احتمالاً قبول دارید که اگر بیش از نصف فنجانهای کارت، مهر خورده باشند، ممکن است میلی درونی شما را به مراجعهی بیشتر به کافیشاپ و تکمیل مهرهای آن ترغیب کند.
گیمیفیکیشن در دنیای دیجیتال
مثالهای گیمیفیکیشن در فضای فیزیکی کم نیست. اما همچنان میتوان گفت مشهورترین و شناختهشدهترین نمونه های گیمیفیکیشن در فضای دیجیتال هستند.
شبکه های اجتماعی به علت فراگیر بودن، یکی از بهترین نمونه های گیمیفیکیشن دیجیتال هستند:
- کسانی که در اینستاگرام پستی منتشر میکنند، بارها و بارها به اکانت خود سر میزنند و تعداد لایکها و کامنتها را نگاه میکنند.
- فعالان فیس بوک و توییتر و شبکه های اجتماعی مشابه، دائماً در انتظار هستند تا دیگران، پستهای آنها را Share کنند و به اشتراک بگذارند.
- یک بررسی ساده نشان میدهد که بخش قابل توجهی از کاربران شبکههای اجتماعی، نه به خاطر انتشار محتوا، بلکه به خاطر پیگیری اثرات و نتایج محتوای منتشر شده، به این شبکهها سر میزنند.
- یکی از علتهای رواج یافتن برنامههایی که تعداد فالوورهای اضافه شده و کاهش یافته را گزارش میدهند (خصوصاً برای اکانتهای غیرتجاری) میتواند میل به تجربهی همین بازی باشد (چقدر پیش آمده که تا کنون به خاطر اینکه کسی شما را Unfollow یا Unfriend کرده، شما هم دست به اقدام متقابل زده باشید؟)
البته گیفیمیکیشن در شبکههای اجتماعی مطرح (مثل اینستاگرام و فیس بوک) بسیار فراتر از چند مکانیزم استاندارد مانند لایک و کامنت است و اگر کسی به بررسی عمیق و حرفهای گیمیفیکیشن علاقهمند باشد، حتماً باید مطالعهی گیمیفیکیشن در شبکه های اجتماعی را در برنامهی خود بگنجاند.
تعریف گیمیفیکیشن چیست؟
با وجودی که اصطلاح گیمیفیکیشن یا بازیسازی طی دههی اخیر به صورت گسترده رواج یافته و به کار میرود، همچنان اتفاقنظر کامل بر روی تعریف آن وجود ندارد و منابع و محققان مختلف، بسته به موضوع بحث و نیاز خود، تعریفهای متفاوتی از گیمیفیکیشن را ارائه میدهند.
به عنوان مثال، موسسهی گارتنر که آن را معمولاً به واسطهی چرخه گارتنر میشناسیم، گیمیفیکیشن را به صورت زیر تعریف کرده است
گیمیفیکیشن استفاده از ابزارها و مکانیزمهای بازی برای درگیر کردن افراد در شرایط مختلف در کسب و کارها در خارج از فضای بازی است.
از گیمیفیکیشن همچنین با هدف تغییر رفتار مخاطب به منظور کسب دستاوردهای تجاری استفاده میشود.
جالب اینجاست که برایان بورک (Brian Burke)، معاونت تحقیقات شرکت گارتنر در کتاب Gamify خود (که با حمایت گارتنر منتشر شده است) تعریف متفاوتی را ارائه میدهد:
استفاده از ابزارها و مکانیزمهای بازی و اصول طراحی تجربه با هدف درگیر کردن دیجیتالی افراد و برانگیختن آنها در راستای دستیابی به اهدافشان.
بورک در اشاره به تاریخچهی استفاده از اصطلاح گیمیفیکیشن، نخستین استفاده از آن را به یک مشاور انگلیسی با نام نیک پلینگ (Nick Pelling) در سال ۲۰۰۲ نسبت میدهد. واژهای که چندان زیبا نیست و بعد از آن هم، بارها سعی شده که اصطلاحات بهتری جایگزینش شود، اما امروز دیگر به عنوان یک اصطلاح فنی و تخصصی، کاملاً جا افتاده است (ترجمهی گیمیفیکیشن هم در فارسی، تقریباً همین دردسرها را تجربه کرده است).
گیب زیکرمن (که نوشتهها و دیدگاههایش یکی از منابع اصلی ما در تدوین درس گیمیفیکیشن است) در کتاب خود با عنوان Gamification by Design با تأکید بر تنوع تعریفها، توضیح میدهد که در نوشتههای خود واژهی گیمیفیکیشن را به معنای زیر به کار میبرد:
بهکارگیری تفکر بازیمحور و ابزارها و مکانیزمهای بازی برای درگیر کردن کاربران و حل مسائل [و چالشها].
همچنین کارل کپ (Karl Kapp) در کتاب معتبر خود با عنوان بازی سازی در آموزش و یادگیری تعریف زیر را از گیمیفیکیشن ارائه میکند :
گیمیفیکیشن یعنی استفاده از ابزارها و مکانیزم، جنبههای زیباییشناسانه و تفکرِ بازی برای درگیر کردن انسانها، برانگیختن آنها به رفتارهای مشخص، تشویق به یادگیری و حل مسئله.
تعریف دیگری هم توسط سباستین دیتردینگ (Sebastian Deterding) ترویج شده که در بسیاری از منابع به عنوان تعریف گیمیفیکیشن به آن اشاره میشود :
گیمیفیکیشن یعنی استفاده از المان های طراحی بازی در فضاهایی که از جنس بازی نیستند.
با این همه تعریف از گیمیفیکیشن چه کنیم؟
ممکن است این سوال به ذهنتان برسد که با این همه تعریف از گیمیفیکیشن چه کنیم؟ خصوصاً اینکه فهرست تعریفها میتواند بسیار طولانیتر باشد و با کمی جستجو در مقالات، ژورنالها و کتابها، میتوان نمونههای دیگری هم به آن افزود.
مهمترین هدف ما از طرح این تعریفها آن است که بدانیم تعریف یکسان و واحد از گیمیفیکیشن وجود ندارد و بر خلاف بحثها و جنجالهایی که گاه بر سر واژهها و جزئیات این تعریفها در میگیرد، در فضای تخصصی و حرفهای، همه پذیرفتهاند که تعریف خود را ارائه کنند و بر همان اساس هم به مطالعه و بررسی و طراحی و اجرای پروژههای گیمیفیکیشن بپردازند.
احتمالاً با مرور این تعریفها، نکتهی دیگری هم به ذهن شما رسیده است. نکتهای که چالش مشترک اغلب این تعریفهاست: در تعریف گیمیفیکیشن اغلب واژهی بازی به شکلی بهکار میرود که گویا همه، معنای آن را میدانیم و بر روی مفهوم بازی اتفاقنظر داریم.
در حالی که مهمترین چالش در گیمیفیکیش یا بازی سازی (یا بازی وار سازی یا هر اصطلاح دیگری که شما میپسندید) این است که تکلیف ما با مفهوم بازی مشخص شود.